منّت خداي را عزّ و جلّ ، که طاعتش موجب قربت است و به شکر اندرش مزيد نعمت . هر نفسي که فرو ميرود ممدّ حيات است و چون بر ميايد مفرّح ذات . پس در هر نفسي دو نعمت موجود است و به هر نعمتي شکري واجب .
از دست و زبان که بر آيد کز عهده شکرش بدر آيد
بنده همان به که ز تقصير خويش عذر به درگاه خداي آورد
ور نه سزاوار خداونديش کس نتواند که به جاي آورد
مضرات سيگار (بر وزن ديباچه گلستان سعدي) :
لعنت سيگار را دست اجل که کشيدنش موجب خفّت است وخريدنش مايهي ذلّت . هر پکي که فرو ميرود مضرّ حيات است و چون بر ميآید مخرّب ذات . پس در هر سيگار دو ضرر موجود است و بر هر ضرر بلايي نازل .
از مال و منال که بر آيد کز عهدهي خرجش به در آيد
بنده همان به که به درگاه خويش روي به سيگار هما آورد
ور نه اگر شر قدغن کشت آن روي خماري به کجا آورد
مضرات زن گرفتن (بر وزن ديباچه گلستان سعدي) :
لذت زن را قند وعسل که ازدواجش موجب محنت است و به طلاق اندرش مزيد رحمت . هر لنگه کفشي که فرو آيد مضر حيات است و چون مکرر شود موجب ممات . پس در هر لنگه کفشي دو ضربت لازم است و بر هر ضربت آخي واجب .